۱۳۹۵ آذر ۲۸, یکشنبه

۱۳۹۵ تیر ۱۸, جمعه

نگاهی به میراث کیارستمی









   تعمق در آثار هنری کیارستمی نیازمند زمان و موقعیت مناسبتری است ودر این مجال نمی گنجد خاصه آنکه  وجوه متنوع فعالیت های وی با آنکه از یک اتحاد ذهنی برخوردارند تجلیات گوناگون و تکنیکهای هنری متعددی دارند که اشاره  من به طور مشخص بیشتر متوجه فیلم های بلند او می شود ، در نگاه او به دنیای دوروبر ، آراستن صحنه و تزیین نماها جایی ندارد ،طبیعت گرایی وی  جوهری است ـ یافتن رمزی از حیات و بقا برای او  دغدغه  است. وی نشانه ای از زندگی را در برابر مرگ قرار می دهد . میوه ای مانند گوجه فرنگی در زیر درختان زیتون آغاز زندگی زوجی را به شادی بدل می کند وطعم گیلاس را بر تلخی مرگ برتری  می دهد. او قصد عروج و بالا رفتن اززیر درختان زیتون را دارد  و رابطه جسمانی را شروع و دهلیز تنگ چاله مرگ را به سمت روشنی و شیب تند تپه را با اوج گیری به سمت بالا هدایت می کند. ، زندگی را همچون یک گل زیبا بیرون می کشد. برای او تنها "زندگی و دیگر هیچ" معنا دارد و تجلی زیبایی شناسی اش به سادگی بیان ، حرکات و رفتار های ناآشنا به دوربین کاراکترهایش و صحنه های انتزاعی از بافت سنگ و خارای دیوارها و زمین های لم یزرع ایران محدود شده و حتی تا جایی که زندگی در فیلمش خلاصه می شود به یک کاسه توالت روی سقف یک رنو در پیچ جاده ای کوهستانی در دل رودبار زلزله زده ...
در آثار اوقراردادن اصل در برابر دروغ همان رجعت  به میراث حقیقی زندگی است ،همان گونه که از هر میزانسنی می گریزد و از شهر به روستا و از ادبیات فاخر به احساسات و نگاه های معصومانه فاقد بیان,   این موجودیت کامل می شود. کلوزآپ نمادی از این سرشت است و با درونمایه ای اینچنین ساده بزرگسالی را در موقعیت کودکی قرا ر داده و آدمی را شگفت زده و مسحور تهییج عواطف محدود شده و برزخی از اخلاقیات می کند. کسی چه می داند شایدجاودانگی او معطوف سفر و حضور در دهات و همزیستی با گروه هایی  از طوایف و روستاییان باشد که عشق به زندگی و میهن را  در دل  تپه ها و کوه ها و همزیستی با آنان تجربه کردـ در دلها یشان  و اززبان آنها بگوید سر مگویی را که دیگران نتوانستند . در همسرایان با کنایه بیدادی را که در این سرزمین کهنسال ، بیمار و کرو لال بر انسان هایش می رود را به چالش می کشد که با صدایی رساتر شاید باز کنند زنجیر ها را... کسی که این گونه زندگی را تصویر می کند به این راحتی نمی میرد. او با فیلم "قضیه شکل اول، شکل دوم" همیشه زنده است. در این فیلم بخش بزرگی از تاریخ معاصر را به واسطه بازی رجال آن به تصویر می کشد . و موشکافانه , تاویل های نقشه یک کلاس درس را به نقشه یک کشور مربوط می کند. کجایند آنها که می گفتند فیلم های او سراغی از حضور و برزخ رویارویی با درد های ایران را ندارد. با قاطعیت می توان گفت  تعهد کیارستمی از زاویه دیدی است که خود ترسیم کرده است و زمان انعکس  دهنده دریافت های او خواهد بود . نقاشی که  در کویریات هنر و زندگی فردی , میل به انتزاع در درونش شعله می افکند و طبیعت با همه چیرگی ، مقهور قاب بندی های ظریف ،دقیق و هندسه ذهن اوست .اوهمیشه زنده است حتی اگر در میان ما نباشد

مهدی کریمی

۱۳۹۵ تیر ۱۵, سه‌شنبه

مشتاق با نشانه ها







 زما ن کوتاهی از فقدان بزرگ اندیشمند فرهیخته عباس کیارستمی می گذرد، برای جامعه و تک تک ما مخاطبین آثار او ، بی تفاوتی ای که در اثنای زمان مبتلایش شده ایم ناگهان رنگ می بازد و شوکی برعقل و احساسمان وارد می کند ـ سوای تمجیدها و پیام های احساسی در سوگ این هنرمند سلوک خاصی که از  شخصیت ممتاز وی خاطره داریم مارا به کرنش و احترام وا می دارد کما اینکه به اعتراف غربی ها جنتلمنی او قابل چشم پوشی نیست ـ در بحبوحه شرایط دردناک سیاسی اجتماعی دوران ما از سال ها پیش در مقابل کج داوری ها وحمله ها همواره از موضع ادب وخرد خارج نشدوجواب کوته فکری و تمامیت خواهی و تنگی عرصه برای مردم و خودش را با صبوری و پشتکار نشان دادـ بنابر گفته های خودش ما برمدار زندگی قاب هایی ارایه می دهیم که شاید معنی سینما باشد ـ این گفته به تنهایی سندی است از اوج دریافت ها و تواضعی که با آرامش همراه است ـ نسل من شانس بزرگ زندگی اش مصادف بودن با حیات و فعالیت های این مرد است. ما با او بزرگ شدیم ، اوبه ما از کودکی تعلیم دادـ مشق شب را ازاو گرفتیم و در همه جا شیوه نگاه او بر هم نسلان من تاثیر داشت ـ او هیچ دروغی را به تصویر نکشید و آثاراو حاصل تضاد های کپی برابر اصل اندـ در دهه شصت وهفتاد سینمای ایران را به جهان صادر کرد و هیچگاه بخاطر افتخاراتش در میدان هنر و زندگی باعث دست نیافتن دیگران به رویاهایشان نشد و خوی مدارا و نجابت را برحرص و ویرانگری برتری دادـ من از دست دادن او را از دست دادن اعتماد می دانم اعتمادی که انسان هایی بزرگ مانند او در جهان پر از بیم و هراس می آفرینندـ مشتاقانه تک تک نشانه ها را با او مرور کردیم تا به نشانه تسلیم رسیدیم ـ روانش شاد ـ 
مهدی کریمی