۱۳۸۹ اسفند ۷, شنبه

چهل ستون

شاه طهماسب صفوي درسال ‎951 هجري قمري به دليل تهديدات ترکان عثماني تصميم به‌ انتقال پايتخت از تبريز به قزوين گرفت و در همين سال بود که ‌اراضي موسوم به زنگي‌آباد را از ميرزا شرف جهان يکي از بزرگان و معتمدان شهر براي احداث بناي شاهي خريداري کرد.
شاه طهماسب به معماران برگزيده کشور دستور داد تا باغي به ‌شکل مربع در آن بسازند و در ميان آن عمارتهاي عالي، تالار، ايوانها و حوض هاي زيبا بنا کنند.
"عمارت کلاه فرنگي" به همراه "سردر عالي قاپو" تنها بناهاي باقي مانده از باغهاي دوره صفويه در قزوين است.
اين بنا در دوره قاجاريه توسط "سعدالسلطنه" فرماندار وقت قزوين بازسازي شد و چهلستون نام گرفت.
عمارت چهلستون ساختماني هشت گوش و در دوطبقه به مساحت تقريبي ‎ 500مترمربع بنا شده ‌است.
رواقي با ستونهاي آجري و قوسهاي نيم دايره اي بنا را در برگرفته و بر بالاي آن ايواني با ستونهاي چوبي استوار گرديده است.
نقشه بنا داراي طرحي با محورهاي صليبي و برون گرا و سقف طبقه ‌همکف پوشيده از مقرنس با طرح‌هاي بديع و سقف طبقه فوقاني خنچه پوش است.
نقاشي هاي ديواري طبقه اول نمونه اي از هنر نگارگري مکتب قزوين و داراي شهرت جهاني است.
اين ديوارهاي مزين به نقاشي و ديوارنگاره ها در نوع خود منحصر به فرد و کاملا مرتبط با
ویژگی های نگاره های  نگارگری ایرانی مکتب صفوی قزوین است.
 وجود سه لايه ديوارنگاره حاکي از گذشت ادوار مختلف تاريخي بر آن است.
تعداد نقاشي‌هاي ديواري اين بنا مشخص نيست، اما طبق گفته‌هاي "عبدالملک شيرازي" و "قاضي احمد حقي"، بخشی از
 اين نقاشي‌هاي ديواري  همراه با آب طلا بوده‌اند.
مکتب حاکم بر اين نقاشي‌ها از تغيير و تحولات سياسي نيز تاثير گرفته، به ‌نحوي که ظهور نادرشاه و مکتب افشاريه در چهل‌ ستون ديده مي‌شود.
همچنين ظهور قاجار نيز در سومين لايه نقاشي هاي کاخ چهل ‌ستون ديده مي‌شد که به مرور زمان از ميان رفته است.
برخي معتقدند بناي هشت بهشت اصفهان با گرته برداري از اين اثر ساخته شده است.
با اينکه عبدي بيگ شيرازي شاعر ومورخ دوره شاه طهماسب در اشعار خود عمارتهاي شاهي را به دقت توصيف نموده ولي نامي از هنرمندان نقاش و معمار بنا نمي برد، اما بيگ نقاشي‌هاي ديواري بیرونی و دروني کاخ چهل‌ستون قزوين را اثر ميرزا علي نقاش، مظفرعلي نقاش، علي‌اصغر کاشي، عبدالجبار استرآبادي و رضا عباسي که از ماهرترين استادان زمان خود بوده اند دانسته است.

۱۳۸۹ بهمن ۳۰, شنبه

تائو



کسی که روی انگشتان می ایستد

نمیتواند تعادلش را حفظ کند
کسی که که عجله میکند
نمی تواند خیلی پیش برود
کسی که سعی در درخشیدن میکند
نور وجودش را خاموش میکند
کسی که خود را بزرگ میداند
نمیتواند بداند به واقع کیست.
کسی که بر دیگران فرمان میراند
نمیتواند بر وجود خویش فاتح شود
کسی که به کارش میچسبد
چیزی که دیری بپاید خلق نمیکند.
اگر میخواهید با تائو در هماهنگی قرار گیرید،
کار خود را بکنید و سپس همه چیز را رها کنید.
تائوت چینگ

خاطرات

شعر ها آن گونه که مردم خیال می کنند زاده احساسات نیستند(این شعرها خیلی راحت به دست می آیند)
بلکه نتیجه تجربیات زیسته شده اند.برای نوشتن تنها یک شعر می بایستی شهرها ،آدم ها و چیزهای
زیادی را دیده باشی. باید جانوران را بشناسی،بایستی شیوه پرواز پرندگان را احساس کنی و نیز لرزشی را که صبحگاهان
 گل های کوچک را می شکافاند،دریابی.بایستی توان به خاطرآوردن جاده ها را در سرزمین های ناشناس
داشته باشی.توان به خاطر آوردن برخوردهای غیر منتظره و خداحافظی هایی که گویی
دیر زمانی به طول می انجامد... واما داشتن این خاطرات هنوز کافی نیست. می بایستی
توان از یاد بردن آنها را داشته باشی،آن گاه که بی شمارند. بعد ،می بایستی پرحوصله در انتظار بازگشت دوباره
آنها بر جای بمانی. چرا که خاطرات هنوز آنچه باید باشند ،نیستند. می بایستی با خون ،نگاه،
و حرکات ما در آمیزند ، می بایستی بی نام شوند و دیگر برای ما قابل تشخیص نباشند.
پس این گونه در بطن زمانی بسیار نادر ،اولین کلام شعر می تواند در میان خاطرات به
یکباره ظاهر شود وز آن میان سر برآورد.
راینر ماریا ریلکه

۱۳۸۹ بهمن ۱۹, سه‌شنبه

میمون قلعه

میمون قلعه در پایین محله  برای من یادآور یک تپه خاکی و متروکه است .
احساس می کنم که اصلا دیده نمی شود. این خاصیت فرهنگ  و تمدن ماست.
یک تل خاک بی روح مگر می تواند در برابر جاذبه های دیگر دیده شود ویا خستگی و فرسودگی نگاه های در تعقیب معاش
چشم ودلی برای دیدن و دریافتنش باقی می گذارد.
 این قلعه در دو طبقه با دهلیزهای عمود بر هم و اتاق‌های جانبی ساخته شده است که گنبد میانیش فرو ریخته و بقایایی از 8 برج آن باقی است.
ا بنایی است مربع شکل به ابعاد تقریبی 70 در 70 متر که از خشت‌های 30 در 30  سانتیمتر با ملاط شفته ساخته شده است.
طبقه زیرین میمون قلعه از خاورتپه با سه تونل به باختر تپه منتهی می‌شود و یک تونل شمالی - جنوبی این تونل‌ها را به هم متصل می‌سازد.
برخی از سفالینه‌های به دست آمده در قلعه نشان از کاربرد آن تا دوره آل بویه دارد.
در این قلعه هیچ اثری از میمون نیست. درباره اسم این قلعه می‌گویند در دوره بنی عباس، هارون‌الرشید - که بعد از برادرش به خلافت رسید - در راه سفر به خراسان وارد قزوین شد و دستور داد مسجدی در آن شهر بسازند و دیواری هم به دور شهر بکشند.
بعد از آن، مبارک ترک - که یکی از غلامان آزاد شده توسط مامون یا معتصم بود - در آنجا قلعه‌ای ساخت و این قلعه به مبارک قلعه مشهور شد و چون مبارک و میمون مترادف هستند، در طول زمان به میمون قلعه تغییر پیدا کرده.
این قلعه 2 طبقه است و بررسی‌های باستان‌شناسی نشان می‌دهد که از طبقه پایینی - که زیر زمین است - به عنوان زندان استفاده می‌شده است. تصور زندانی‌شدن در چنین مکانی هم انسان را به وحشت می‌اندازد.

کنار صندل،جیرفت

سال 84 چند روزی پیش دوستم عادل نحوی و خانواده اش  توی جیرفت  بودم  که امکان
رویت آثار و محوطه های تاریخی این منطقه برایم میسر شد. باغ های مرکبات و زمین های حاصلخیز
و آثاری که از هر حیث محل تامل در دیرینه این سرزمین بودند.و صد حیف ...
ناحیه هلیل رود و کنار بستر رودخانه بقایای شهر دقیانوس است که مربوط به اوایل دوره اسلامی است.
اما جیرفت محل تلاقی چندین دوره تاریخی  است که  با مطالعه موتیف ها ی  آثار هر دوره ردپای
دوره های دیگر را هم می توان در آن جستجو نمود.
تمدن جیرفت حداقل ٥٠٠٠ سال قدمت تاريخي دارد ،اکتشافات دهه اخیر منجر به کاوش های غیر قانونی و غارت این
مرکز باستانی شد ولی تعدد محوطه ها در این منطقه همچنان  آن را به کانون تحولات صد ساله اخیر  بدل ساخته است.
یک بعد ازظهر به تپه کنار صندل رفتیم و از قضا دکتر مجید زاده و تیمش مشغول کار بودند .
من که از سوابق ایشان مطلع بودم با وی در صحبت را گشودم
و از   ماجرای اکتشاف  تپه کنار صندل و گورها و اشیای به تاراج رفته برایمان سخن گفت.
 تمدن آرتا شاید قدیمی ترین گونه فرهنگی در جیرفت باشد که به هزاره سوم قبل از میلاد حتی عقب تر از بین النهرین می رسد
.رد پای نوعی ریلایف قدر تمند از دیرباز در این منطقه دیده می شود که  بر ماده ای چون
سنگ صابون و سفال نقش مایه های جانوری ،گیاهی و در اواخر کالیگرافی هم در آن می توان سراغ گرفت.
نقش برجسته حیوانات نمادین چون مار ،عقاب،بز و شیر و ... با مهارت خیره کننده ای از استیلیزاسیون وتلفیق فرم ها
ساعت ها ذهن مرا به خود مشغول کرده بود ،
جالب تر اینکه  این ها  نقش کاربردی هم داشته اند..
فقط می توانم بگویم به نحو غریبی تحت تاثیر این آثار قرار گرفتم.

۱۳۸۹ بهمن ۱۸, دوشنبه

معرفی دو آدرس وبلاگی

 معرفی دو آدرس لینک به این صفحه در (نمایه کامل من)
http://karimyart.blogspot.com


 http://karimiart.blogspot.com

شعر

چرا که شعر
گفتار حکمت آمیز خون است.
آن درخت گلگون درون انسان که می تواند
کلمات ملال آور را به غنچه مبدل کند
واز آن همه گل هایی در وجود آرد
آلبرت سیت ول

۱۳۸۹ بهمن ۱۷, یکشنبه

عوامل ترکیب بندی

چشم ما  در درک لذات و زیبایی ها عامل بسیار مهمی است و لی داده های تصویری جایی در ذهن ما نتیجه گیری
می شوند و مجموع عوامل با هم در درک  و پذیرش امر زیبا دخیل خواهند بود که کمپوزیسیون یا ترکیب بندی
یکی از پارامتر های آن است و خود آن به بخش های متنوعی تقسیم می شود.  عواملی که  به ترکیب بندی قوام و استحکام می بخشد
عبارتند از:الف: تعادل   ب:روابط موزون بین نیرو های مختلف اشکال و عناصر  ج:رابطه شکل و زمینه یا فضا های پر و خالی
روابط متقابلی که این عناصر با یکدیگر دارند در نگاه ما به صورت یک کل واحد بر هم غلبه خواهند کرد و خودرا
نشان می دهند. از جمله تاثیرات رنگ ها و ترکیب عوامل نامرئی نیز در این حوزه موثرند.

عوامل مهم در طراحی

1-   تعیین اهداف طراحی  به منظور برنامه ریزی منظم و برخورداری از رویه  مناسب  به طور مثال  طراحی برای  ساخت  ماکت ،طراحی معماری
طراحی نفاشی ،طراحی تصویرگری و طراحی صنعتی ،طراحی گرافیک و بسته بندی  و طراحی برای چاپ و طراحی صحنه یا طراحی پارچه و لباس ...
 2-  تعیین رفتار حرکتی روانی مناسب با آن فضا از طراحی 
به طور مثال طراحی انگشتی ،طراحی مچی و طراحی بازویی
طراحی در حالت ایستاده و یا نشسته و یا در حال گردش و ...
  3 - تعیین سبک رفتار اکسپرسیو یا کانستراکتیویستی در به کار گیری طراحی (منظور از اکسپرسیو یعنی  اینکه در طراحی 
حا لتهای عاطفی و روحی هنرمند و سوژه به طور خاص انعکاس داده شود 
و از خطوط با ضربه های سریع و مقطع استفاده گردد. در این روش حساسیت بر جزییات کمتر شده و
خطوط و لکه ها با قاطعیت و صراحت و با حرکات تند دست اجرا می شوند.در واقع این گونه طراحی بازگو کننده
تصورات و احساسات آنی هنرمند است و فضای درنگ و دقت یا طمانینه وجود ندارد (طراحی کانستراکتیو به معنای انضباط ساختمانی بوده و
در این نوع طراحی کلیه خطوط  وعناصر با سازمانی محکم و حسابگرانه کنار هم می آیند وتابع نظم و قاعده خاصی هستند.
   4  - شناخت کامل ابزار اثرگزار و بررسی مزیت ها ،ضرورت ها ،محدودیت ها و تاثیر بیانی هر یک  و همچنین کاوش در قابلیت های افزونتر  در
مقایسه با ابزار دیگر و هزینه های تهیه و نگهداری انواع آبرنگ مداد ذغال ، ماژیک و....
  5  - بررسی و مقایسه بین انواع گستره ها از لحاظ جنس ،رنگ ،بافت ،وزن و ثبات انواع مقوا کاغذ، پارچه و..
6  - وسایل و امکانات جانبی شامل تخته شاسی ،گیره و کاتر ،چسب ،پاک کن و... 
7  - شرایط قرارگیری انواع گستره با کادر ها در اشکال متنوع و در جهات افقی ،عمودی و مورب بر روی سه پایه ،میز یا
 8 -  شرایط قرارگیری مدل از جهت فاصله ،نور فضا ،نور موضعی و...
   9  - نحوه قرار گیری مدل در فضا به صورت های خوابیده ،نشسته یا ایستاده وتک یا چند نفره و...
 10  - انتخاب زاویه دید مناسب ،استفاده از کادر ویزور و...
 11 - بررسی رفتار های مدل از حیث روحی و روانی و یا فیزیکی و تطبیق با تصویر سازی ذهنی هنرمند.
12  - ارزیابی پرسپکتیو  وتناسبات طول و عرض و ارتفاع و مقایسه فواصل داخلی و خارجی مدل و اشیای محیط
 13- آغاز کردن به صورت کلی و با خطوط کمرنگ  و تقویت گام به گام ارزش های خط از حیث کمی و کیفی
 14 - بررسی تاثیرات روانی خطوط و تطبیق آن با شرایط مدل (خط فعال خطی است که وجودش به منزله اندیشه ای در لابه لای
خطوط فرعی جای داشته و هر چند خودش را نشان نمی دهد لیکن نیروی موثری شناخته می شود.
 15 - بررسی و شناخت نقش هر یک از عناصر طرح به عنوان فعال ،میانجی ،مفعول و به نتیجه رساندن صفات مشخص کننده یک یک عناصر
و برقراری وحدت انرژی در طرح
16 - ثبت حرکت فیگور و در اثنای کار تکمیل ویژگی های مدل 

هندوستان ایران

جیرفت شاید هندوستان ایران باشد .وقتی موهنجودارو در ساحل رود سند عیان شد همین شرایط  را داشت .
ناگاه شهری با معماری و اشیای نادر (نقش برجسته های مینیاتوری گلی در قالب مهر ها) بر مسیل رودخانه هویدا گشت.
رودخانه ی هلیل رود  که بیش از 3000کیلومتر جریان دارد  با دشت های آبرفتی در حاشیه خود بستر طبیعی بسیار مساعدی
را برای استقرار تمدن فراهم نموده است.ان هم به عنوان مسیر ارتباطی با سواحل خلیج فارس و تنگه هرمز و منطقه جاز موریان منطقه ای از هر حیث غنی و آباد و مستعد ساخته است . کشاورزی
مهمترین محور تمرکز جمعیت انسانی در این منطقه  می باشد
امامهمتر از هر چیزی وجود  تپه های باستانی متعدد در جیرفت است چیزی که قدر مسلم  در بیش از چهارصد کیلومتر مربع پراکنده شده است.
از نظر عامه اشیائ یافته شده حایز اهمیت اند ولی مهمتر از آن وجود ساختار های تاریخی
و سایت های  با ارزش معماری است  که به واسطه کشف اشیا  توسط   قا چاقچیان پا یمال و  تخریب می شوند.
چیزی که تا امروز آشکار شده استثنایی ترین   احجام و تندیس ها 
و حجم نمایی بر بدنه ظروف  متعلق به آن است است که دوره های
متعددی را در بر می گیرد. به طور مثال بر روی تپه ای در در شهر دقیانوس (بنا به اطلاق عامه مردم) سفال های
خرد شده به کثرت یافت می شود که انواع موتیف های مربوط به ادوار هنر ایرانی را می توان
در آن مشاهده کرد.(انواع  برگ لوتوس های هخامنشی  در کنار  خطوط ثلث و نسخ )
که به طرز ماهرانه ای بر روی بدنه یک آبخوری در ابعاد یک کف دست حک شده اند.
وقتی برجستگی (ریلایف )مربوط به این کارها را از  فاصله بسیار نزدیک یعنی با استفاده از ذره بین
نظر می اندازیم آنوقت می پرسیم که ظرافت و نازک کاری  آنهم در این اندازه کوچک چگونه خلق می شود خصوصا اینکه باید
تک نسخه و اریژینال هم باشد . اگر
انواع  ظروف با ارزش چون نقره ،طلا و فلزات دیگر و از جمله انواع مهرها و تندیسک های سنگی و غیره را
هم که در تاریخ های دور و نزدیک تا چهار هزار سال قبل از میلاد مسیح است  مربوط بدانیم ، ارزش و اعتبار جیرفت بیشتر
نمود خواهد یافت ،  جیرفت درواقع بزرگتریت حادثه باستان شناسی پنجاه سال اخیر است...

۱۳۸۹ بهمن ۱۲, سه‌شنبه

مسجد،آتشکده یا مدرسه



انسان همواره توسط حواس پنجگانه خود از محیطش اطلاعاتی به دست می آورد و در فکر خود
بررسی می  نماید . محیط زندگی ،تحصیل و ... دارای پیام هایی است که به صورت
سازمان یا بافتی خاص وجود دارند و انسان برای درک آن ها سعی در ایجاد انتظامی متناسب با
قابلیت های ادراکی خود می نماید. من در سال 66 وارد دبیرستانی(رهنما سابق . مجاهدین اسلام) شدم که آدم هایش یعنی
اغلب دانش آموزان  هیکل و قد و قامت مردانه ای داشتند .کمی دچار اظطراب می شدم.
مخصوصا که تازه وارد هم بودم .اما یک چیز استثنایی این مدرسه در خود داشت که شاید
کمتر فضایی به خود دیده بود. بنایی تاریخی درست در مرکز حیاط قرار داشت که در فلسفه
وجودیش  هم ابهام بود. همگان بدان آتشکده می گفتند. در طول زنگ های تفریح محل مجالست
وانس من و  دوستانم بود. قامت بلند و هیبت هندسه زیبای آن بود که نوعی گشودگی به سمت حیاط
داشت . از داخل که به کالیگرافی ها و نقوش محراب دقیق می شدم اثرات روحانی فضای مسجد
در آدم رسوخ می کرد. آن دوران و فضا برای ذهن  امثال من ثمر بخش بود . بعدها در دوره های
تحصیل بالاتر  مانند این اتفاق با من  همراه بود . آن دوستانم که با من هم کلاس بوده اند به این
نکته آگاهند.خلاصه فضا همه چیزش به کلی متمایز بود . معلمان هم فضای یکدست کنونی را
نداشتند و همه تیپ معلم داشتیم .
یادم هست که از تلویزیون آمده بودند ضبط تصاویر همین بنا که به مسجد حیدریه شهرت داشت
و من هم گوشه ای از حیاط یک نقاشی دیواری بزرگ را کار می کردم و مرحوم محصص راوی
آن مستند بود.
این بنا  که به قرن چهارم و پنجم هجری بر می گردد به دستور امیر خمار تاش وزیر ملکشاه سلجوقی تعمیر
شده است ولی اساس و بنیانش در قبل از اسلام بوده است .
و از هر لحاظ به معماری مسجد جامع  عتیق (همان دوره )نزدیک است.جالب اینکه از بیرون مدرسه
به لحاظ گود بودن حیاط هیچ نشانه  ای برای بازدید کننده وجود ندارد و ساختمان شیروانی با
آجرهای قرمز آنرا از همه سمت محصور نموده است. مدرسه ای که  در زمان ما عمر مفیدش تمام شده بود
بعد از ما هم چندین با ر
نام و کاربری اش تغییر یافت و حالا هم به گمانم به مدرسه ابتدایی بدل شده است. چقدر برای نوگلان علم و دانش
ثمر داشته باشد نمی دانم.

خیابان سپه

خیابان سپه قزوین به عنوان قدیمی ترین خیابان ایران شناخته شده است و این روزها طرح های
توان بخشی و ترمیم بستر کف آن در سر تاسر مسیر ، (از عمارت سردرب عالی قاپو تا فلکه سپه)
در حال اجراست. اما این اقدامات شتابزده و موضعی برای نجات یک خیابان تا یک شهر کافی نیست.
در عصر قاجار و پهلوی این گونه مسیر ارتباطی( از شمال به جنوب ) مانند این خیابان ،شاه بیت آن
شهر وقصبه محسوب می شد و انواع انتظامات و پیوستگی های طراحی با کیفیات کالبدی شهر
و ساکنان آن متجانس بود. ولذا از منظر زیبایی و عملکرد  نیز ،خیابانی خاطره انگیز وآرامشگر تلقی می شد.
 و اینهمه مربوط به ذوق و ادراک متعالی  درگذشتگان ما بوده است.
اگر عبور و مرور را تنها یکی از عوامل تاثیرگذار بر ساختار معابر فرض کنیم .
خیابان ها یکی از عناصر درک ما از شهر ها هستند ودر همه شهر های فرهنگی جهان تلاش برای
ماندگاری و نشانه سازی آن ها در جریان است و تعمیم هویت صحیح برای شهروندان آن نیز دغدغه ای
اصیل به حساب می آید. در میهن ما غفلت از توسعه سریع و فاقد کیفیت منجر به ساختن فضا های
شتابزده و طراحی نشده گشت ،عدم توجه به احجام ساختمان ها ،خط آسمان و فقدان طراحی
 و  نماسازی  ساختمان های همجوار و قابل رویت در لبه خیابان ها منجر به بی نظمی و اغتشاش
 گردید.
با این حال مدیریت شهری به عنوان یکی از پازل های اثرگزار در حیات بخشی خیابان مد نظر قرار
می گیرد و بدون هماهنگی با سایر حوزه های بر نامه ریزی شهری ،مهندسی ترافیک ،روانشناسی محیط
جامعه شناسی ،معماری و اکولوژی  متزلزل خواهد بودو شرایط مساعد فرهنگی ،رونق اقتصادی
و اجتماعی را به ارمغان نخواهد آورد و سیمای ظاهری آن نامطلوب و ساز وکار ش دلهره آور خواهدبود.
مسیر هایی که زمانی به باغ و کوشک  و عمارت شاهی  و خلق گشودگی های با هیبت و شکوه
منجر می شد،در نهایت به تخریب انجامید و  به ناسازه های کنونی تغییر هویت داد.
از حس و حال و عواطف حاکم برآن فضا نیز اثری دوام نیاورده  بلکه با موج مشکلات با اهمیت دیگر
مجالی برای درنگ کردن در فرجام  آن چند بنا هم میسر نمی شود.
حال باید منتظر ماند و دید که آیا اقبال با این خیابان یار خواهد بود و پای چرخ ماشین ها از
آن قطع خواهد شد و عابران خوشبخت در آن قدم خواهند زد.