۱۳۸۹ بهمن ۱۹, سه‌شنبه

میمون قلعه

میمون قلعه در پایین محله  برای من یادآور یک تپه خاکی و متروکه است .
احساس می کنم که اصلا دیده نمی شود. این خاصیت فرهنگ  و تمدن ماست.
یک تل خاک بی روح مگر می تواند در برابر جاذبه های دیگر دیده شود ویا خستگی و فرسودگی نگاه های در تعقیب معاش
چشم ودلی برای دیدن و دریافتنش باقی می گذارد.
 این قلعه در دو طبقه با دهلیزهای عمود بر هم و اتاق‌های جانبی ساخته شده است که گنبد میانیش فرو ریخته و بقایایی از 8 برج آن باقی است.
ا بنایی است مربع شکل به ابعاد تقریبی 70 در 70 متر که از خشت‌های 30 در 30  سانتیمتر با ملاط شفته ساخته شده است.
طبقه زیرین میمون قلعه از خاورتپه با سه تونل به باختر تپه منتهی می‌شود و یک تونل شمالی - جنوبی این تونل‌ها را به هم متصل می‌سازد.
برخی از سفالینه‌های به دست آمده در قلعه نشان از کاربرد آن تا دوره آل بویه دارد.
در این قلعه هیچ اثری از میمون نیست. درباره اسم این قلعه می‌گویند در دوره بنی عباس، هارون‌الرشید - که بعد از برادرش به خلافت رسید - در راه سفر به خراسان وارد قزوین شد و دستور داد مسجدی در آن شهر بسازند و دیواری هم به دور شهر بکشند.
بعد از آن، مبارک ترک - که یکی از غلامان آزاد شده توسط مامون یا معتصم بود - در آنجا قلعه‌ای ساخت و این قلعه به مبارک قلعه مشهور شد و چون مبارک و میمون مترادف هستند، در طول زمان به میمون قلعه تغییر پیدا کرده.
این قلعه 2 طبقه است و بررسی‌های باستان‌شناسی نشان می‌دهد که از طبقه پایینی - که زیر زمین است - به عنوان زندان استفاده می‌شده است. تصور زندانی‌شدن در چنین مکانی هم انسان را به وحشت می‌اندازد.

هیچ نظری موجود نیست: