۱۳۹۰ فروردین ۲۹, دوشنبه

فضا ی آزاد




درک فضای جهان که نامتناهی است بدون تعبیر آن در اشیای مرئی ناممکن است .
باید بدانیم که جهان نامتناهی است و چه مناظری در فاصله های کشف ناشده هست ،
این ها تجسم انسان را از فکر امکانات دورتر ،ملهم و حس امید را زنده می کند.
بنابر این برای لذت زندگی لازم است. در مقابل این نظر عینیت گرایان و سطحی اندیشان
جای می گیرند که حد مطلوب آن ها سطح دسترسی اندک در حیات است. وجهان بینی ایشان
از نوک بینی فراتر نرفته و پاسخ به نیازهای اندک از قبیل خوراک و ارضای
طبیعت بیولوژیک رضایتشان را فراهم می کند. میدان دید محدود و نزدیک به جانداران
وگونه های زیستی مشابه امکان هر گونه فرانگری ،خلاقیت و انتزاع فردی را از آنان سلب می کند و
راه را برای حکومت هاو دولت های چیره گر هموار می سازد.این حد از انتظار برای جامعه دیواری
بلند می فرازد که آزادی و ارتباط و اندیشه وخیال به ناشناخته ها و جهان آزاد آرزویی دست نیافتنی می شود.
تمایل به فراخی و امید رهایی وکمال خواهی و مقایسه سطوح زندگی برای هر موجود زنده ای مهمترین
دستاورد حیات اوست . جمادات ،نباتات ،حیوانات و انسان همگی طالب آزادی اند.
گربه ای در قفس بیاندازید وبرایش شرایط مناسبی از غذا و امکانات فراهم کنید .
گربه همه چیز را پس  زد ه و چنگ بر در و دیوار می زند. آزادی مطلوب ترین خواسته اوست
اما این آزادی از مسیر عینی زندگی میگذرد و به معنای  مقابله با قواعد آن نیست.
 شیطان در مواجهه با آزادی که خداوند به انسان عرضه داشت مقاومت کرد و هیچگاه راضی نشد.
 نهاد های شیطانی نیز بر این سبیل حرمت نهادن و جایگاه دادن به آدمی را نپذیرفته و او را
در مشت خود می خواهند . عرصه را برای فعالیت وی تنگ نهاده و به حریم آزادی او تجاوز می نمایند.
در نقاشی وود  صفاتی را دیدم که معرف فراخی و ارتباط  است. و فضا هایی را از طریق سوارکار نامه رسان
به هم  مربوط می سازد.

هیچ نظری موجود نیست: